یکی از بهترین روشهای آموزش زبان انگلیسی، آموزش با شعر است. از شعرها میتوان برای معرفی یا تمرین کلمات جدید، ساختارهای زبانی، و ابزارهای قافیه استفاده کرد. همچنین شعرهای انگلیسی از پس زمینههای فرهنگی غنی داستانهای عامیانه بر میآیند. از اشعار حماسی تمدنهای باستانی گرفته تا شعرهای سیاسی مدرنتر که در قرن بیستم سروده شدهاند، شعر دریچهای تاریخی و فرهنگی جالب به روی ما میگشاید. شعر فرصتهای فوقالعادهای برای خواندن، نوشتن، صحبت کردن، و تمرین گوش دادن به زبان انگلیسی فراهم میکند و در دورههای مکالمه بزرگسالان به صورت روتین و مداوم از آن استفاده میشود. شعر همچنین شعر به دانش آموزان فرصتی برای گسترش دانش واژگان، بازی با زبان و کار با دستور زبان در ادبیات میدهد. با این حال، مزایای استفاده از شعر صرفاً سرگرمی نیست و تحقیقات دکتر جانت هیوز در دانشگاه انتاریو، تأثیرات مثبت شعر را بر رشد سواد کودکان نشان میدهد.
در ادامه این مقاله چند شعر که مناسب برای یادگیری زبا انگلیسی هست را برای شما آماده کرده ایم.
Sonnet (غزل)
Shall I compare thee to a summer’s day? (آیا تو را با یک روز تابستانی مقایسه کنم؟)
Thou art more lovely and more temperate: (تو دوست داشتنی تر و معتدل تر هستی)
Rough winds do shake the darling buds of May (بادهای خشن جوانه های عزیز اردیبهشت را می لرزاند)
And summer’s lease hath all too short a date (و اجاره تابستانی تاریخ بسیار کوتاهی دارد)
Sometime too hot the eye of heaven shines (گاهی خیلی داغ چشم بهشت می درخشد)
And often is his gold complexion dimm’d (و اغلب رنگ طلایی او تیره می شود)
And every fair from fair sometime declines (و هر عادلانه ای گاهی زوال می کند)
By chance or nature’s changing course untrimm’d (تصادفی یا تغییر مسیر طبیعت بدون ترمیم.)
But thy eternal summer shall not fade (اما تابستان ابدی تو محو نخواهد شد)
Nor lose possession of that fair thou ow’st (نه از دست دادن مالکیت آن عادلانه ای که دارید)
Nor shall death brag thou wander’st in his shade (و مرگ نمیبالد که در سایه او سرگردانی)
When in eternal lines to time thou grow’st (وقتی در صف های ابدی زمان رشد می کنی)
So long as men can breathe or eyes can see (تا زمانی که مردها می توانند نفس بکشند یا چشم ها می توانند ببینند)
So long lives this, and this gives life to thee (این زنده است و این به تو زندگی می بخشد)
She Walks in Beauty (او در زیبایی قدم می زند)
She walks in beauty, like the night (او در زیبایی راه می رود، مانند شب )
Of cloudless climes and starry skies (از اقلیم های بی ابر و آسمان پرستاره)
And all that’s best of dark and bright (.و همه اینها بهترین تاریک و روشن است)
Meet in her aspect and her eyes (ملاقات در جنبه او و چشمان او)
Thus mellowed to that tender light (.بنابراین به آن نور لطیف ملایم شد)
Which heaven to gaudy day denies. (.که بهشت به روز پر زرق و برق را انکار میکند)
Fire and Ice (آتش و یخ)
Some say the world will end in fire (.برخی می گویند دنیا به آتش ختم می شود)
Some say in ice (برخی می گویند در یخ)
From what I’ve tasted of desire (.از آنچه من از آرزو چشیدهام)
I hold with those who favor fire (.من با کسانی که طرفدار آتش هستند، هستم.)
But if it had to perish twice (.اما اگر قرار بود دوبار از بین برود)
I think I know enough of hate (.فکر می کنم به اندازه کافی نفرت را می شناسم)
To say that for destruction ice (گفتن که برای تخریب یخ)
Is also great(هم عالیه)
And would suffice. (.و کافی خواهد بود)
The Raven ( کلاغ )
Deep into that darkness peering (در اعماق آن تاریکی نگاه کردن)
Long I stood there, wondering, fearing (مدت زیادی آنجا ایستاده بودم، متعجب بودم، می ترسیدم)
Doubting, dreaming dreams no mortals (شک کردن، رویا دیدن هیچ فانی نیست)
Ever dared to dream before (تا به حال جرات رویاپردازی را داشته اید)
But the silence was unbroken (اما سکوت شکست ناپذیر بود)
And the stillness gave no token (و سکون هیچ نشانی نداد)
And the only word there spoken (و تنها کلمه ای که آنجا گفته شد)
Was the whispered word, “Lenore! (آیا کلمه زمزمه شده بود “لنور!”)
This I whispered, and an echo (این را زمزمه کردم، و یک پژواک)
Murmured back the word, “Lenore!” (زمزمه کرد کلمه “لنور!”)
Merely this, and nothing more (صرفا این و نه چیزی بیشتر)
امیدوارم این مقاله به اندازه کافی برای شما مفید و کاربردی بوده باشد.